ترانه یلدا_معمار
امروز روز بزرگداشت معماران است. معماران که از روزگار قدیم خود را قادر به خلق فضاهای نو و زیبا برای زندگی مردم دانستهاند و برای انجام این کار، دورهای از عمر خود را به کسب علم و دانش و تجربه پرداختهاند. کار معماران آسان نیست و هرگز آسان نبوده است! معماران اگر بخواهند آنطور که باید و شاید به این کار خطیر بپردازند، میبایستی بهعنوان آدمهایی نخبه و چند وجهی پرورش یافته باشند. جامعهشان را درک کنند. مشتریانشان را بشناسند. نیازهای آنها را بدانند. با زندگی اقشار مختلف اجتماعی، از غنی و فقیر، از پیر و جوان، با اصناف مختلف و لوازم کارشان، با تولید و سیستم و ساختار شهری که تمام این فعالیتها در آن دامن میگسترد آشنا باشند. و خلاصه اینکه بتوانند بنابر هر یک از این موقعیتها، کشف رمز کرده و با نبوغی شایسته عصر خویش، برای آن کار ویژه، طراحی کنند و محکم و پایدار، بسازند. از شهر و خیابان و محله و کوی همسایگی، تا ریزهکاریهای سکونت در خانهها و ساختمانها تا مجتمعهای بزرگتر و شهرکهای مسکونی، همه را بدانند و بتوانند با هنرمندی تمام ترسیم کنند! آنچه در اطراف خود میبینیم، از کل شکلگیری شهر تا کوچکترین جزئیات خانههای آن شهر، همه حاصل کار معمارانی است که در دورههای مختلف این تکوین تدریجی، طی سالیان سعی کردهاند لایه لایه، در خلق فضا در مقیاسهای مختلف دخیل باشند. اما آیا این وظیفه همواره به خوبی و زیبایی به انجام رسیده است؟
اگر قرار میبود این ستون را 2ماه پیش بنویسم، مطمئنا بیشتر از ساختمانهای عمومی و شاخص شهرمان میگفتم و نیز از برجهای اداری و مجتمعهای عظیم تجاری میگفتم، که مثل قارچ در دو، سه دهه اخیر در همه جای شهرمان روئیدهاند و چهره آن را کاملاً دگرگون کردهاند!
شکایت میکردم از اینکه بعضیشان به فضای عمومی شهری و حقوق مردم بر شهر و منظر آن تجاوز کردهاند. زیاد ساختهاند. بد ساختهاند. در جای درستش نساختهاند. قانون و ضابطه و استاندارد را رعایت نکردهاند. و بعد دلیل میآوردم که این احتمالا کوتاهی معماران بوده که زیر بار طراحی نادرست رفتهاند، و البته سازندگان و مالکانی که با عبور از هزارتوهای معمول توانستهاند جواز مورد نظرشان را بگیرند و کار خود را به سمت حداکثر سود، جلو ببرند. و اینکه شهر از دستشان آزرده شده است. اما این روزها که بیشتر در خانه هستیم، ترجیح میدهم به خانه، بهعنوان جایی برای بیشتر ماندن بپردازم. خانه، جایی که سالهاست اغلب معمارانمان یادشان رفته که چه ویژگیهایی باید داشته باشد. جایی که یک واحد مسکونی پیشپا افتاده یا خوابگاه صرف نباشد، بلکه بتوان در آنگاهی شبآنروزی زندگی کرد و شاد بود.
این روزها در محافل مجازی معماران گاهی صحبت از آوردن فضاهای جدید اشتراکی و دورهمی به درون خانهها میشود. این دغدغه همگام با تحولات سبک زندگی و افزایش چالشهای محیطزیستی ضروری بهنظر میرسد.با از دست رفتن دسترسی به امکانات خارج از منزل مانند پارکها، کافهها و امکانات فرهنگی و ورزشی، ما در واقع در حال کشف مجدد امکانات بالقوه خانههای خود هستیم. فضاهای جمعی بهخصوص برای افرادی که در خانههای کوچک و محلههای فشرده و عرصههای محدود شهری، زندگی میکنند بسیار مهم است. و اکنون بخشی از این امکانات را باید به درون حیطههای خصوصیتر آورد. و در فضاهای مشاع نیمهخصوصی مجتمعهای مسکونی از آنها استفاده کرد (برای نمونه وسایل ورزشی و تفریحی مشترک را).
بهدلیل تراکم جمعیت، ساکنان شهر نسبت به افرادی که در حومهها و روستاها زندگی میکنند، بیشتر در معرض خطر آلودگی هستند. درحالیکه عملا، محدودیت حرکتی به ما نشان میدهد که بیشتر خانههای امروزی برای کاربریهای چندگانه طراحی نشدهاند و الان که بیشتر افراد مجبور به دورکاری یا کار در خانه هستند، این مسئله بیشتر به چشم میآید. در واقع معماران بهتر است در مفهوم مسکن تجدید نظر کنند. با زندگی در قرنطینه، یاد گرفتهایم که شاید خانههایمان، بیش از این باید چند عملکردی باشند. و نیز یاد خواهیم گرفت که از مکانهایی مثل پشتبامها و حیاطهای خانههایمان بهتر و بیشتر استفاده کنیم. این کار اگر با نگاهی به عناصر معماری در خانههای قدیمیمان صورت بگیرد، فضای ایجاد شده با روحیهمان نیز نزدیکتر و سازگارتر خواهد بود. مثلا ما ایرانیان همیشه از فضاهای نیمه باز یا نیمه بسته برای نشستن لذت بردهایم. پس چرا نباید معمارانمان در طراحیشان، علاوه بر حیاطهای داخلی، فضاهایی مانند ایوانها و مهتابیها و تراسها را نیز از نو در طبقات بگنجانند؟ این کار آنقدر به کیفیت و تنوع فضای خانه خواهد افزود که ماندن در خانه و کار از خانه بسیار لذت بخشتر خواهد شد. من شخصا حین بازسازی خانهای، نیمی از سالن را سرِ ایوان باریک آن انداختم و زندگی در آن خانه شوری دیگر گرفت!
خانه اکنون جایی است که ما در آن خرید، کار، معاشرت، ورزش و مطالعه و تفریح میکنیم.و این کار معمارست که فضاهای یک خانه چند عملکردی و همهکاره را طوری کنار هم بچیند که با انعطاف لازم، ویژگیهای آشنایان از دست نرود. سؤال این است که چگونه میتوانیم خانههایمان را ارتقا بدهیم بدون اینکه از راحتی و صمیمیت آنها کاسته شود.
در این دوران عزلتگزینی، دوری موقت ما از مکانهای جمعی و فضاهای عمومی در شهر، از مدرسه و دانشگاه، از اداره و شرکت و کارخانه و کارگاه، از تمام مکانهای شلوغ خدماتی، باعث میشودبه فضاهای خانه و محله بیشتر فکر کنیم. ابتکارات همسایگی هم بیش از پیش شدهاست، مانند همین انجام خرید و کارهای بیرون خانه برای سالمندان ساکن در ساختمان و محله. ما شاهد افزایش مشارکت و همیاری در حوالی خانهها هستیم. و بهنوعی، شاید کاری بتوان کرد که «محله» دوباره به حالت قدیم خود، با همان همبستگی وهمیاری قوی، بازگردد. و اینجاست که نقش معماران و طراحان شهری برای خلق مکانهای مشترک مقیاس کوچک برجسته و لازم مینماید.
میتوان کارهای زیادی را در حیطه ساختمانهای آپارتمانی انجام داد؛ از منابع انرژی مشترک مانند پنلهای خورشیدی گرفته تا فضاهای مشترکی چون پارکینگ دوچرخه، اتاقهای مهمانی، اتاقهای ورزشی، حیاط، بالکن و حتی کارگاه، اتاق مطالعه، سالن اجتماعات و اتاق مهمان. معماران ما خوب است بیش از پیش به کیفیت فضای زندگی مردم توجه کنند. با این کار، چه محله و چه شهر انسجام و شادی خود را باز خواهد یافت.
دغدغه
سبک زندگی
این روزها در محافل مجازی معماران گاهی صحبت از آوردن فضاهای جدید اشتراکی و دورهمی به درون خانهها میشود. این دغدغه همگام با تحولات سبک زندگی و افزایش چالشهای محیطزیستی ضروری بهنظر میرسد
چهار شنبه 3 اردیبهشت 1399
کد مطلب :
98920
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/J6QyP
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved